
نابینایی که الگو شد/ حق ۵ درصدی معلولان از فضاهای عمومی سمیرم
محسن صالحی متولد ۱۱ آبان ۱۳۶۹ اولین و تنها استاد کامپیوتر نابینایان در شهرستان سمیرم بوده که با وجود بی مهری هایی که می گوید در حق او شده باز هم با تلاش فراوان به هدفش دست پیدا کرده است.
به گزارش خبرنگار سمیرم خبر، محسن صالحی متولد ۱۱ آبان ۱۳۶۹ اولین و تنها استاد کامپیوتر نابینایان در شهرستان سمیرم است که با وجود تمامی بی مهری ها باز هم با تلاش فراوان به هدفش دست پیدا کرده است.
به سراغ این جوان پرتلاش و نابغه در زمینهٔ کامپیوتر رفتیم، او که با مشکلات فراوان مسیرش، از هیچ تلاشی در راه دستیابی به هدفش چشم پوشی نکرده بود.
با اندکی پرسوجو از آشنایان و طبق اطلاعاتی که در دست داشتیم این استاد زبردست را در آموزشگاه کامپیوتر ایما که در مرکز شهر قرار داشت پیدا کردم، با درخواست از مسئول آموزشگاه برای هماهنگی با او پس از چند روز موفق شدم اجازه مصاحبه با او را بگیرم و به کلاس او بروم، محسن در حال آموزش به کارآموزانش بود که با هماهنگی مسئول آموزشگاه به کلاس او رفتم.
شاید باورش سخت باشد که با اولین قدمی که به درون کلاسش گذاشتیم حضور ما را احساس کرد و پس از معرفی خود از او مصاحبهای گرفتم.
محسن از کودکیاش برای ما میگفت، از شور و شوق کودکانهاش که تا ۲ سالگی پا بهپای دیگر هم سن و سالانش در کوچه و خیابان به بازی مشغول بوده که ازاینجا به بعد مصاحبه ما و حرفهای خودش را باهم میخوانیم.
آقای صالحی از چندسالگی متوجه این مشکل شدید؟
تا ۲ سالگی کسی از مشکل چشم من اطلاعی نداشت بهاینعلت که نوع بیماری بهگونهای است که عامل اصلی و فراگیر آن ازدواجهای فامیلی بوده و تا قبل از من کسی در خانواده ما با این مشکل مواجه نشده بود اما پس از دوساله شدن من با مشاهده رفتارهای گاها غیرعادی که دربازیهای کودکانه، خانوادهام مشاهده میکردند مرا به کاشان پیش پزشک بردند و پس از معاینات، پزشکان تشخیص نوعی بیماری چشمی به نام RP دادند، بیماری که شامل ۸۵ نوع متفاوت بوده و در سنهای مختلف با اشکال و میزان دید مختلف بروز میکند و تاکنون در هیچ جای جهان درمانی برای آن پیدا نشده است.
در دوران کودکی و نوجوانی فقط در تاریکی و شب با مشکل مواجه بوده اما متأسفانه کمکم با افزایش سن میزان بینایی من نیز تحلیل میرفت و مشکلات من روزبهروز بیشتر میشد تا اینکه در سال ۹۴ این مشکل به اوج خود رسید و در حال حاضر قدرت بینایی من تنها در حد تشخیص نور است.
آقای صالحی با توجه به اینکه تا سال ۹۴ قدرت بینایی تون رو از دست نداده بودید تحصیلاتتان را تا چه مقطعی ادامه دادید؟
من تا سال ۹۳ که می تونستم با چشمم ببینم تحصیلات رو تا پیشدانشگاهی در رشته علوم تجربی ادامه دادم ولی متأسفانه به علت عدم آشنایی با خط بریل و افت بینایی و بسیاری موضوعات دیگه در کنکور شرکت نکردم و تحصیلاتم رو در مقطع پیشدانشگاهی رشته تجربی به اتمام رساندم.
خب آقای صالحی از کامپیوتر برام بگید، چی شد که به این کار رو آوردید؟
من از کودکی علاقه شدیدی به کامپیوتر داشتم و در کنار تحصیل کار با کامپیوتر رو هم بهصورت حرفهای و خودآموزی بدون حضور هیچ استاد یا معلمی دنبال کردم تا جایی که بسیاری از همشهریها که من رو میشناختند کار تدوین فیلم چه مراسمهای عزاداری محرم و چه جشن ها و مراسم های شاد رو به من میسپردند تا براشون آماده کنم.
کار با کامپیوتر رو تا سال ۹۲ ادامه دادم تا اینکه کمکم متوجه شدم دیگه توانایی دیدن اطلاعات صفحهنمایش را ندارم و نمیتوانم با کامپیوتر کارکنم، حدود یک سال بدون کامپیوتر سپری کردم و اینیک سال از سختترین سالهای عمرم بود که واقعاً برام سخت گذشت تا اینکه در سال ۹۳ با مرکزی به نام ۷ تیر در شهر اصفهان آشنا شدم مرکزی که زیر نظر بهزیستی بود و در بحث توانبخشی نابینایان فعالیت میکرد.
اردیبهشت ۹۳ وارد این مرکز شدم و بعد از ۹ ماه کلاس رفتن در اصفهان و مشکلاتی که برای یک نابینا به وجود می آید زیر نظر مهندس نصرالله رضایی که قطعاً همه نابینایان ایران این شخص رو میشناسند و بهجرئت میتونم بگم بزرگترین خدمت به نابینایان را با آوردن نرمافزارهای صفحه خوان به ایران انجام داد و من هم با کمک همین نرمافزار (Screen Reader) کار با کامپیوتر رو شروع کردم.
بعد از حدود ۸ ماه که این دوره آموزشی هرچند بهصورت نامنظم برگزار میشد موفق شدم کار با کامپیوتر را بهصورت شنوایی و نابینایی یاد بگیرم.
محسن از اولین تجربهاش از عصای سفید تا کم مهری برخی از مسئولان در حق نابینایان برایمان گفت: در این دوره علاوه برگرفتن مدرک ICDL سطح ۲ برای اولین بار با عصای سفید که هویت یک نابیناست آشنا شدم و همچنین با سایتی آشنا شدم که توسط خود نابینایان اداره میشد، سایتی که به محله نابینایان معروف بود و با شعار استقلال، آموزش و تفریح نابینایان فعالیت میکرد.
محسن از پشتکار بسیار زیادش برایمان اینگونه میگفت که: «از اطلاعات و آموزشهایی که در سایت نابینایان بود جهت بالا بردن مهارتم در کار با کامپیوتر استفاده میکردم تا اینکه تصمیم گرفتم منم عضوی از این محله بشم، ثبتنام کردم و بهعنوان یک مشارکتکننده به جمع اعضای بزرگترین وبسایت نابینایان پارسیزبان اضافه شدم.»
محسن از مهارت افراد نابینا در استفاده از کامپیوتر تعریف و تمجید بسیاری میکرد و حتی به این موضوع ایمان داشت که مهارت برخی از نابینایان در استفاده از کامپیوتر و وب گردی به حدی بالاست که برای افراد بینا باورکردنی نیست.
خب آقای صالحی شما با توجه به پشتکار و علاقه فراوانتان به کامپیوتر در این زمینه چه فعالیتی انجام دادید؟ بعد از عضویت در محله نابینایان طرح یا ایده جدیدی ارائه دادید یا نه؟
بله من حدود یک سالی از حضورم در محله نابینایان نگذشته بود که این فکر به ذهنم خطور کرد تا با افزودن پادکستهای صوتی که جای خالی آن در این سایت احساس میشد با ایدهای جدید و تازه پروسه ساخت یک ویژهبرنامه به نام هات گوش کن رو استارت بزنم که خوشبختانه یکی از طرحهای موفق این سایت است.
اگر بخوام از روند فعالیت این برنامه هم باراتون بگم باید بدونید که این برنامه در کنار فضای طنزی که داشت سعی میکردیم با نابینایان موفق هم گفتگویی داشته باشیم.
من بعد از گذشت سه قسمت از این برنامه فکری به ذهنم خطور کرد که در گام اول فقط بهعنوان یک شانس روی اون حساب بازکرده بودم ولی با توجه به هدفی که برای افزایش جذابیت فضای محله نابینایان در ذهن داشتم دست به این کار زدم و با دعوت از هنرمندان پادکستهای صوتی مصاحبهای با آنها گرفتیم که با لطف خدا این ایده جواب داد و در گام اول موفق به مصاحبه با امید جهان و پسازآن در بخش هات گوش کن با امین رستمی خواننده پاپ، کامران نجف زاده خبرنگار وقت صداوسیما در نیویورک، مجید خراطها خواننده پاپ، محمدرضا علیمردانی صداپیشه انیمیشن دیرین دیرین و خانم شوکت حجت صداپیشه شخصیتهای محبوب کارتونی مثل ایشیزاکی، سگارو و پِپِرو شدیم که تأثیر بسزایی برای ایجاد انگیزه در دیگر نابینایان داشت.
از محسن در رابطه با تدریسش پرسیدم و اینکه چه چیزی باعث شد که این کار را انجام دهد
من در حال حاضر بهعنوان یکی از ویرایشگران در محله نابینایان بوده و از ۲۹ مرداد امسال با حضور چهار کارآموز که لازم به ذکر میبینم این موضوع را هم بگم که دو نفر از این عزیزان از روستا میآیند، در آموزشگاه ایما مشغول به تدریس کامپیوتر در بحث ICDL۲ به نابینایان هستم که پیگیریهای کار را سیمین آصفی مسئول این آموزشگاه انجام دادند که دلسوزانه از نابینایان شهرستان حمایت کردند و این فرصت را به من دادند تا بتوانم افراد مستعد و البته باانگیزه را به این کلاس دعوت کنم که اگر ایشون نبودند شاید هیچوقت چنین کلاسی در سمیرم برگزار نمیشد.
محسن میگفت: امروز کسی که حتی فکر کند نابینا نمیتواند با کامپیوتر کار کند بیسواد است.
محسن گزارش ما، اما دلش پر بود از کمتوجهیها، از کمتوجهیهایی که مسئولان در حقشان دارند و کمی درد و دل کرد و گفت:
بیشترین سختی مسئولان بهزیستی شهرستان عبور از عرض خیابانی است که رو به روی آموزشگاه ما است که به این مکان بیایند و حداقل سری به ما بزنند تا چراغ امید و دلگرمیای باشد برای ما تا کارآموزان امید بیشتری داشته باشند برای ادامه راهشان که متأسفانه تا به امروز رئیس این ارگان در جمع کار آموزان ما حاضر نشدهاند و این در حالی است که افراد روستایی ما برای حضور سر کلاس روزانه بیش از ۲۰ هزار تومان هزینه رفت آمدشان میشود.
صالحی حمایت از این موضوع را یک افتخار بزرگ برای بهزیستی میداند و در این رابطه گفت: مسئولین بهزیستی شهرستان میتوانستند با حمایت و تهیه تجهیزات کار آموزان برگ سبزی را برای خود در کارنامه کاری خود قرار دهند که متأسفانه این اتفاق صورت نگرفته است.
خانوادهها به فرزندان نابینای خود بها بدهند
محسن صالحی استاد روشندل کامپیوتر از خانوادههای خواست تا به فرزندان خود بها بدهند و به آنها ایمان داشته باشند و به آنها اجازه بدهند تا کارهای شخصی خودشان را خودشان انجام بدهند.
صالحی گفت: مردم نابینا را جزئی از جامعه بدانند و با خود از او یک قدیس نسازند و بدانند ما نابیناها نیز همچون دیگر افراد خطا و اشتباه داریم و مردم نابینا را از روی عصای سفیدش میشناسند و که متأسفانه ما در بحث تهیه عصای سفید نیز مشکلات بسیاری داریم.
صالحی مشکلات فراوانی را به زبان آورد که قلم از بیان آن قاصر و شاید ذهن ما انسانهای بینا در درک آن ناتوان.
پس از شنیدن صحبتهای محسن به سراغ مسئول آموزشگاه رفتم و از او درباره محسن پرسیدم که به نظر شما محسن چه ویژگیهایی دارد و چه چیزی باعث موفقیت او شده؟ و اینکه او آموزش محسن را تائید میکند یا نه؟
سیمین آصفی کارشناس ارشد نرمافزار و مسئول آموزشگاه ایما شهرستان سمیرم در همین رابطه به ما گفت: محسن صالحی باوجود ضعف در بخش بینایی باپشتکار و تلاش فراوان خود توانسته است شعار خواستن توانستن است را بار دیگر به ثمر بنشاند و روزهای اول حتی باور اینکه او بتواند با کامپیوتر کار کند برای ما سخت بود و حتی خود من با دیدن کارهایی که او با کامپیوتر انجام میداد زبانم بندآمده بود.
این استاد دانشگاه تدریس محسن را فعال و پویا دانست و تصریح کرد: آقای صالحی بهگونهای تدریس دارند که بههیچعنوان نابینایی ایشان به چشم نمیآید و همکاری این مربی با آموزشگاه ما برگ سبزی در کارنامه ما به شمار میآید.
بعد از صحبتهای مسئول آموزشگاه ایما به سراغ رئیس بهزیستی سمیرم رفتم تا از او در رابطه با صحبت های محسن، گلایه های او و چیستی و چگونگی این مسائل سؤالهایی بپرسم.
رئیس اداره بهزیستی شهرستان سمیرم در رابطه با بحث تأمین هزینههای مالی معلولان و روشندلان گفت: این افراد با توجه به قوانین موجود در این ارگان باید مدارک و گواهینامههای خود را به اداره ارائه دهند و ما با انجام فعالیتهای اداری موردنیاز هزینههای پرداختی آنها را پرداخت کنیم.
زهرا سادات داوودی با اشاره به آمار بالای نابینایان در سمیرم خاطرنشان کرد: سمیرم ۳۹ نابینای تحت پوشش داشته و در کل شهرستان ما ۱۲۸ نابینا راداریم که تاکنون بهتمامی آنها رسیدگیهای موردنیاز را انجام دادهایم.
داوودی در رابطه با تأمین وسایل آموزشی برای نابینایان افزود: ما با توجه به قوانین و قراردادهایی که داریم به کارآموزان رشتههای مختلف گفتهایم که مدارک دورههای آموزشی خود را به ما ارائه دهند تا هزینه آن را پرداخت کنیم اما درزمینهٔ تهیه وسایل همچون کامپیوتر ما بودجه مصوبی را نداریم.
رئیس اداره بهزیستی شهرستان سمیرم با اشاره به نامناسب بودن فضای عمومی شهر گفت: ما خود مشکلات نابینایان و معلولان را در شهر و شهرستان احساس میکنیم و در بحث مناسبسازی مکانهای عمومی استارت کار را زدهایم.
وی همچنین با اشاره به همسطح سازی پیادهروهای شهرستان و حذف پلههای موجود در آن گفت: فعالیت شهرداری سمیرم در این رابطه خوب بوده امام متأسفانه در پیادهروهای سمیرم از مسیرهای ویژه نابینایان استفادهنشده که خود نقطهضعفی در این زمینه هست و ما در حال بررسی راهکارهای موجود برای رفع این مشکل نیز هستیم.
داوودی همچنین ضمن تأکید بر مناسبسازی ادارات و ارگانهای پرتردد شهرستان خاطرنشان کرد: متأسفانه برخی از ادارهها، ارگانها و بانکهای شهرستان فاقد رمپ برای معلولین جسمی حرکتی بوده که ما در جلسات ششماهه و همچنین دورههای آموزشی که برای ادارهها برگزار میکنیم از آنها اقدامات لازم برای مناسبسازی را درخواست کردهایم.
وی ضمن تأکید بر آمار بالای معلولان شهرستان خاطرنشان کرد: تعداد ۱۳۶۳ مددجوی تحت پوشش بهزیستی در شهرستان زندگی میکنند که از این تعداد ۴۸۹ معلول جسمی حرکتی، ۳۳۸ معلول ذهنی، ۱۱۵ معلول اعصاب و روان، ۳۰۰ خانواده بد سرپرست و بیسرپرست و همچنین ۱۲۸ نابینا و کمبینا داریم که از این تعداد نابینا ۳۹ نابینای صد در صد و مابقی کمبینا هستند.
این مقام مسئول با اشاره به عدم حضور معلولان در سطح شهر افزود: ازجمله دلایل بسیار مهم برای عدم خروج معلولان از خانهها نامناسب بودن فضاهای عمومی بوده و باید برای این مشکل چارهاندیشی شود.
رئیس اداره بهزیستی شهرستان سمیرم با اشاره به معلولان روستایی و مشکلات فراوان آنها تصریح کرد: ما در روستاهای اطراف شهرستان با همکاری و مشارکت دهیاریها با ایجاد صندوقهای CBR با ایجاد مشاغل خانگی همچون قالیبافی، تولید کفش و … برای ایجاد انگیزه در این افراد گامهای مثمر ثمری برداشتهایم.
زهرا سادات داوودی در بخش پایانی صحبتهای خود ضمن تأکید بر موقعیت جغرافیایی شهرستان متذکر شد: شهرستان سمیرم با توجه به کوهستانی بودن و شیبهای تند موجود در آن به اعتبارات بالایی برای رسیدگی به بخش معلولان نیاز دارد که با این وجود ما خانوادههای دو معلولی یا چند معلولی را در اولویت رسیدگی قرار داده و برای تغییر مکان زندگی معلولان و تهیه خانههای مناسب با وضعیت آنها از خانوادههای آنها حمایت و وامهایی با سود پایین ارائه میدهیم.
گزارش: سید محمد مهدی قائم مقامی
انتهای پیام/
باعرض سلام و خسته نباشید به تمام دست اندرکاران سایت سمنا.
در ادامه صبحتهای یاد شده جادارد از سرکار خانم امیدی مسئول مددجویان اداره بهزیستی و همچنین خانم داودی ریاست این اداره تشکر کنم که به نوبه خود در راستای برپای این دوره، عقد قرارداد و حمایتهای مالی کارآموزان در حد توان تلاش نمودند.بنده فقط درخواست برگزاری این دوره در آموزشگاه را با توجه به امکانات آموزشگاه دادم و این اداره دست ما را در انجام این کار گرفتند.امیدوارم اداره ای همچون بهزیستی که در راستای کمک به قشر آسیب دیده جامعه فعالیت می کند از بودجه و حمایتهای بیشتری برخوردار شود تا متقابلا این انرژی و حمایتها را به مددجویان خود انتقال دهد.
واقعا خانم امیدی هم نقش بسیار مهم و فعالی رو در مساله مددجویان بویژه نابینایان ایفا می کنند. بهشون خسته نباشید میگم.